* در دوره قبل مجلس، یک تمرکز جدی در کمیسیون امنیت ملی روی موضوعی مانند برجام وجود داشت. اکنون سطح و جنس این تمرکز نسبت به دوره قبل چگونه است؟
در کمیسیون مثل فضای کلی مجلس تا مرحله قبل از تعطیلات سه هفتهای، چیزی که مطرح بود موضوع آشنایی با دستگاههای اجرایی و عملکرد آنها بود. به عبارتی بیشتر در حالت معارفه دستگاهها بودیم ، تا الان هم به صورت موردی وارد یک سری مسائل مانند برجام شدهایم، منتها هنوز تمرکز بر این مسائل عمیق نشده است.
در این خصوص رویکردها مهم هستند و باید بین رویکردها مقایسه صورت بگیرد. رویکرد مجلس قبل با توجه به تصویب نشدن برجام در اکثر آن مقطع، رویکردی پیشگیرانه و مقاومتی بود که حتی در مقاطعی زمین زدن مذاکرات و از دستور خارج شدن اصل موضوع را دنبال میکرد. یعنی میخواستند برجام اساساً منعقد نشود. الان اما در شرایط آغازین پسابرجام و ارزیابی عملکرد آن هستیم. در این شرایط رویکرد کمیسیون بسیار مهم است که مثلاً گزارشهای ارائه شده وزارت امور خارجه را به چه شکلی تجمیع کند و به صحن ارائه دهد. این رویکرد اگر هم در اجرا اثر مستقیم نداشته باشد در فضاسازی روانی پیرامون برجام تأثیر جدی دارد و میتوان گفت که نگاه منفی به دوره پسابرجام در مجلس قبلی اکنون مبدل به یک نگاه مثبت شده است. اگر تعبیر درستی باشد معتقدم که در دوره قبل اجحافی از طرف مجلس و فضای سیاسی به دستگاه دیپلماسی ما روا شد که بیمورد و بیاساس بود. تا جایی که در برخی موارد رهبر معظم انقلاب شخصاً در دفاع از دیپلماتهای ایران وارد صحنه شدند و دفاع کردند. این نشان میداد فشار در داخل از یک حد و مرز طبیعی گذشته است.
* تا الان جایی دیدهاید که نیاز به انتقاد باشد؟
البته بدعهدیهای امریکا موضوع قابل مناقشه ما با طرف مقابل برجام است که دراین خصوص نیز همچنان پایش و مستندسازی موارد چالش زا به دقت در حال انجام است
بنابراین شما از موضع موافقان برجام روی موضوع نظارت تمرکز خواهید داشت.
بله ما برجام را قطعاً در جهت منافع ملی و یک دستاورد مثبت میدانیم.
* با این حال طیف مخالفان بیکار نیستند و رد پایی هم در مجلس دارند. بر اساس رصد شما الان این طیف کجاها را بیشتر هدف قرار دادهاند؟
این موضوع مشهودی است. خصوصاً با توجه به نزدیک شدن به انتخابات 96 و اینکه آنها هم نتوانستند رقیب هم وزنی برابر آقای روحانی مطرح کنند، مسیر آنها فعلاً تخریب دولت یازدهم و شخص آقای روحانی و همینطور وزارتخانههای کلیدی دولت است. پاشنه آشیل دولت نهایتاً موضوع اقتصاد است. برای اقتصاد مسائلی نظیر برجام یک نیاز الزامی بود اما قطعاً کافی نیست. الان در موضوع برجام این طیفها دنبال این هستند تا بتوانند توافق را بیاثرو خنثی نشان دهند. چون به هر حال میدانند که لغو آن چندان محتمل نیست. در ادامه همین مسیر هم موضوعاتی مانند FATF یا مدل قراردادهای نفتی جدید قرار دارند که میخواهند با همان روش کلاسیک خودشان، یعنی فضاسازی روانی روی آن تأثیر بگذارند. در برجام به طور کلی موانعی برای تحقق برخی مسائل هست که عمدتاً موانع خارجی و غیر برجامی است و طیف مخالفان سعی میکند آنها را به داخل و دولت ربط دهد. الان تمرکز بیشتر روی ممانعت از ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور بعد از برجام است. مثلاً همین موضوع FATF یک تأثیر جدی بر روان شدن کانال مراودات از طریق سیستم بانکی دارد به این ترتیب که اگر محقق شود و مسیر تعاملات بانکی ما باز شود، به شکلی اعتبار رسمی و غیررسمی ما به شکل جدی تقویت شده وافزایش پیدا میکند. در این شرایط الحاق به FATF ضرورت نظام بانکی ما است.
طیفهای معتدل اصولگرا مانند نزدیکان آقای لاریجانی الان چه موضع و تعبیری درباره FATF دارند؟ چون به هر حال تا حالا در میانه اختلافات بیشتر سکوت کردهاند.
این سکوت ناشی از یک واقعبینی است که میدانند امکان مخالفت بیمبنا با FATF وجود ندارد. لذا این طیف میداند در موضع کارشناسی چندان نمیتوانند مانند اصولگرایان تندروتر با کلیت ماجرا مخالفت کند و سر تا ذیل آن را زیر سؤال ببرد. در همین حال اگر هم بخواهند از موضع کارشناسی دفاع کنند بیش از آنچه که امروز شاهد آن هستیم زمینه تنش جدی در طیف اصولگرای مجلس ایجاد میشود و شکافها بیشتر عمق پیدا میکنند.
* یعنی این سکوت میتواند حمل بر رضایت این جریان شود؟
تا حدودی و البته نه صددرصد. آنها هم انتقاداتی دارند اما اصلاً به اندازه انتقادات جریان مخالف دولت نیست. با این حال آنچه ما دیدهایم اقناع آنها از الحاق به FATF از موضع کارشناسی است.
اگر FATF به صورت لایحه به مجلس بیاید چه سرنوشتی برای آن پیشبینی میکنید.
در آن صورت مخالفتها در حوزه سیاسی مخالفتهای قابل توجهی خواهد بود اما از آنجا که مبنای کارشناسی ندارند من فکر نمیکنم این مخالفتها راه به جایی ببرند. پیشبینی من این است که FATF در صورت تقدیم به مجلس، تصویب شود.
* نظر شخصی خودتان به عنوان یک حقوقدان درباره آمدن این موضوع به مجلس چیست؟
من ضرورتی نمیبینم. اصل 77 قانون اساسی ناظر به قراردادهای دولت ایران با دولتهای دیگر و مقاوله نامهها است. گروه اقدام مالی مرکب از مجموعهای از کشورهاست که در ساختار رسمی سازمان ملل جایگاه واحدی ندارند. این گروه یک کارگروه مستقل اقدام مالی است، منتها وزن تأثیرگذاری آنها اینقدر زیاد است که تمام کشورها توصیههای آنها را رعایت میکنند. به علاوه اینکه قطعنامهای در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید که توصیههای این گروه را الزامی میکند. منتها هیچ جایگاه رسمی در ساختار سازمان ملل ندارند و مرجع رسمی نیستند.
* این یک دیدگاه حقوقی است. از دیدگاه سیاسی همین موضوع، یعنی آمدن FATF به مجلس را چگونه تعبیر میکنید؟
نگاه من این است که ضرورت FATF فراتر از دولت لمس شده است، مانند آنچه که در برجام داشتیم. اینکه شورای عالی امنیت ملی به این موضوع ورود کرده هم نتیجه احساس نیاز حاکمیت است چرا که این شورا در قراردادهای عادی دولت با دیگر کشورها ورود نمیکند. به لحاظ حقوقی دیدگاه من این است که این قرارداد نباید به مجلس بیاید اما به لحاظ سیاسی حداقل دستاورد ورود مجلس به این بحث شفافسازی مضاعفی است که صورت میگیرد و موضع حاکمیت را تقویت میکند. ضمن اینکه جلوی بهانهگیریهای داخلی بعدی را هم می گیرد.
* ایستادن پای برخی موضعگیریها در فراکسیون امید آیا باعث نگرانی از استمرار دوره نمایندگی برای 4 سال بعد نمیشود؟
نگاه ما به دوره بعد نیست.
* اینکه میفرمایید نگاهتان به دوره بعد نیست، دلیلش چیست؟
مهم این است که بر اساس مسئولیتی که مردم و قانون اساسی بر عهده نماینده گذاشتهاند و از آن مهمتر قسمی که شرعاً و قانوناً نماینده به آن سوگند خورده است، باید در دوره نمایندگی خود حداکثر تلاشش را برای ایفای مسئولیت نمایندگی انجام دهد. وظایف نمایندگی هم یک طیفی است که از قانونگذاری و نظارت بر امور اجرایی تا پیگیری مطالبات مردم را شامل میشود. نگاههایی وجود دارد که تحت تأثیر مسائلی مانند بررسی صلاحیتها قدری در رفتار و عمل خود تحفظ و احتیاط میکنند و همین هم منجر به برخی سکوتها و رفتارهایی خلاف عقیده شخصی افراد میشود. اما در یک شرایط منطقی اگر کسی نگاهش متوجه صرف مسئولیت و وجدان کاری باشد، طبیعتاً نگاهش ناظر به خطرات تهدیدکننده تجدید دوره نمایندگی نخواهد بود. صرف نظر از استمرار نمایندگی در دوره یا دورههای بعدی یک نماینده باید اینقدر حریت و آزادمنشی داشته باشد که بتواند نظرات کارشناسی و فنی خود را بیان کند، همچنانکه در قانون اساسی هم بر این حق تأکید شده است.
* چقدر این نگاه در فراکسیون امید فراگیر است؟
این را باید رسانهها و مردم و موکلان از بیرون قضاوت کنند. فراکسیون امید آمده تا بتواند نماینده واقعی بخش اعظمی از مطالبات و خواستههای جامعه باشد و به همین بها هم از مردم رأی گرفته است. ما به رأیی که از مردم گرفتهایم پشت نخواهیم کرد و اعتماد مردم در انتخابات گذشته را قطعاً به بهای تجدید دوره نمایندگی نخواهیم داد. فراکسیون امید در این مجلس انگیزه فوقالعاده بالایی دارد. به هر حال اصلاحطلبان بعد از نزدیک به یک دهه در این دوره توانستند با حمایت قاطع مردم وارد مجلس شوند و این موقعیت را قدر خواهیم دانست.
* فراکسیون امید برای انتخابات ریاست جمهوری برنامه خاصی دارد؟
فراکسیون امید یا اصلاحطلبان؟
* به هر حال الان فراکسیون امید نمایندگی مستقیم اصلاحطلبان در مجلس را دارد.
خب خودتان میفرمایید در مجلس. قطعاً ما به عنوان مجموعهای از نمایندگان اصلاحطلب نمیتوانیم خود را کل جریان اصلاحات بدانیم. هنوز به صورت رسمی و تشکیلاتی در این مورد اصلاً بحثی در فراکسیون مطرح نشده. حتی بحثی به صورت موردی و گذرا هم نداشتهایم.
منتهی نگاه کلی را اینطور مطرح میکنم که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که پروسه انتخابات را پیش میبرد باید احیا شود و نقش آفرینی کند. شاید الان هم زمان اصلاح آن ساختار فرا رسیده باشد تا بدون ورود ماهوی به مصادیق خود را منسجم کند. البته به شکل طبیعی و تا حدودی قطعی گزینه ما آقای روحانی است و اصلاحطلبان پشت ایشان خواهند آمد. اما مسأله موضعگیری انتخاباتی ما هم صرفاً به همین حمایت یا حمایت نکردن محدود نمیشود.
* سر همین موضوع شرطها برای حمایت از آقای روحانی آیا بحث خاصی وجود دارد؟
خب در اینجا هنوز جمعبندی بر سر این موضوع وجود ندارد. برخی معتقدند که اوضاع کشور به گونهای است که حمایت از آقای روحانی برای استمرار دوره ریاست جمهوری ایشان یک واجب سیاسی برای اصلاحطلبان است و کنار رفتن ایشان به دلیل ضعف حمایتها لطمه بزرگی هم به کشور و هم به اصلاحطلبان میزند. عدهای هم میگویند که حمایت بیقید و شرط چندان نمیتواند برای آینده سازنده باشد و ما در موضعگیری انتخاباتی خود باید مطالبات و خواستههایی را پیگیری کنیم تا فعالیت ما معنا پیدا کند و اگر وارد پروسه حمایت بیقید و شرط شویم، این با اصل فعالیت سیاسی ما در انتخابات چندان منطبق نیست. البته فراکسیون قطعاً این موضوع را به بحث میگذارد و بر سر آن به نتیجهای خواهد رسید اما بیشتر تمایل داریم که مباحثی از این دست در مسیر همان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که یک مجموعه سیاسی فراگیراست، دنبال شود یعنی موضع فراکسیون را در راستای آن موضع میبینیم نه اینکه چیزی جدای از آن.
* نقش فراکسیون به همان صفت پارلمانی آن در شورای عالی اصلاحطلبان چیست؟ آنجا سهمی دارد؟
من نظر شخصی خودم را میگویم و این نظر فراکسیون و جمع نیست. نظر من این است که با توجه به اینکه ائتلاف اصلاحطلبان ائتلاف افراد نیست و جمعی از احزاب و گروههای مختلف را در بر میگیرد، باید بر همان پایه جلو برود. فراکسیون امید یک مجموعه تشکیلاتی پارلمانی است که داخل مجلس معنا میدهد و در قالب حزب قابل تفسیر نیست. بنابراین از این منظر قدری باید در نقش و جایگاه فراکسیون امید دقت شود.
* یعنی چنین درخواستی وجود نداشته است؟
نه خیلی جدی. نه از طرف احزاب و گروهها درخواست جدی برای این بوده و نه از طرف فراکسیون امید اصرار زیادی برای این کار است. عقل سیاسی و منطق حقوقی هم حکم میکند که فراکسیون امید در قالب یک حزب یا مجموعهای شبه حزبی در بیرون ظهور پیدا نکند.
همین فراکسیون امید خودش زاییده شورای عالی اصلاحطلبان، متشکل از احزاب و گروههای مختلف است. بنابراین نگاه عقلانی این است که شورای عالی اصلاحطلبان توسط احزاب و گروهها اداره شود و در این میان فراکسیون امید هم شأن پارلمانی خود را در نظر بگیرد. به هر حال نمایندگان انتخاب شدهاند که بتوانند در مجموعه مجلس و قوه مقننه تأثیرگذاری داشته باشند.
* تا چندی قبل زمزمه ترمیم کابینه بهصورت جدی شنیده میشد. حالا هم که بحث چند استیضاح مطرح شده که نشان میدهد در مجلس هنوز نسبت به ترکیب کابینه مسائلی وجود دارد. خود شما مباحث ترمیم کابینه را چطور میبینید؟
الان به شکل کاملاً طبیعی به هیچ عنوان صلاح نیست ترکیب کابینه دست بخورد و تغییر کند. چرا که این کار هیچ اثربخشی ندارد و زمان آن گذشته است و فقط سطح تنش را در دستگاهها بالا میبرد و کارآیی آن را هم کاهش میدهد. آقای روحانی حتی در دو سه ماه ابتدای دولتش هم به نظرم میتوانست در ترکیب کابینه تغییراتی ایجاد کند اما الان نه. حتی به نظرم آن زمان توجیهاش از الان بیشتر بود و حتی طرفداران دولت هم معتقدند که این کار بر اساس شرایطی لازم بود. اما از آن طرف هم ایشان تا قبل از مجلس دهم از این هراس داشت که با توجه به ترکیب و گرایش مجلس نهم، هر گونه تغییری حتی کار را بدتر کند چون در آن فضا به هر حال گزینههای جایگزین بواسطه نقش مجلس فاصله بیشتری از سیاستها و شعارهای محوری دولت میگرفتند و مجلس گزینههای اصلی را رد میکرد. این به هر حال یک نگرانی قابل فهم بود. اما الان دیگر تغییر در کابینه بار روانی خوبی ندارد.
* در مورد استیضاحها چه؟ به هر حال قسمتی از فراکسیون امید هم به عنوان هواداران دولت در مراحلی با آن همراه شدند.
ببینید مثلاً استیضاح آقای فانی. ما به ایشان انتقاداتی داریم اما واقعاً در 9 ماه با فرض اینکه ایشان بروند و شخصی حتی بهتر از ایشان بیاید قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ لذا انتظارات و انتقادات ما مثلاً از آموزش و پرورش در جریان استیضاح آقای فانی سر جای خودش باقی است اما بحث مهمتر این است که نفر بعدی چه تأثیر مثبتی بر مسائل جاری دارد. بنابراین عمده بحث بر کارآمدی سیستم است. این البته نظر شخصی من است.
* یعنی نظر غالب فراکسیون نیست؟
تقریباً نظر اکثریت هم به همین سمت است. خصوصاً درباره آقای فانی که در فراکسیون حضور پیدا کردند و انتقادات را از نزدیک شنیدند. بنابراین فراکسیون امید بعید است در مراحل پیش رو از تغییر در کابینه، چه از طریق استیضاح وزیر و چه از طریق تصمیم خود رئیس جمهوری حمایت کند. البته به نظر هم نمیرسد که رئیس جمهوری شخصاً تصمیم برای این کار داشته باشند.
* شما معتقدید که سال آینده آقای روحانی رئیس جمهوری خواهند بود؟
پیشبینی ما چیزی جز این نمیگوید. ما فکر میکنیم که ائتلاف انتخاباتی سال آینده آقای روحانی وسیعتر از ائتلاف سال 92 باشد و نیروهای بیشتری را در بر بگیرد. دلایل متعددی دارد. ولی نشانههایش کاملاً واضح است. مثلاً الان قسمت قابل توجهی از هواداران برخی نامزدهای اصولگرا نظیر آقای قالیباف یا آقای ولایتی در آن سال پشت آقای روحانی هستند. آقای روحانی هواداران سال 92 خود را دارد و در مسیر این چهار سال به دلیل اتفاقاتی قسمت بیشتری از اصولگرایان معتدل هم به سمت او متمایل شدهاند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 2، تاریخ انتشار: سه شنبه 13 مهر 1395، شماره: 6327.